رفتنت قاتل جان است، مروخواهرت دل نگران است، مروكهنه پيراهن و بوسه ى گلو …راوىِ داغِ گران است است، مروميروى دامن كشان، اما بداندخترت مرثيه خوان است، مروچَشم بر راهِ عقيقِ يمنَت …چشم هاىِ ساربان است، مرومابقىّ تير و نيزه هايشان …سوىِ جسمِ تو نشان است، مروآنطرف در انتظارِ حنجرَت …خنجرِ شمر و سنان است، مروتا نيفتادى به زيرِ دست و پاتا حرم امن و امان است، مروگرِهى محكم بزن به معجرمكه عدو چشم چران است، مروميروى اما ببين دورِ حرم …لشگرِ نامحرمان است، مروميروىّ و بعد از اين، ناموسِ تو …بين اين حراميان است، مروبر تحمّل كردنِ مشت و لگد …اين سه ساله، ناتوان است، مرو
+ نوشته شده در سه شنبه هجدهم مرداد ۱۴۰۱ساعت 17:8  توسط سعید تاجیک | دل نوشته های سعید تاجیک...
ما را در سایت دل نوشته های سعید تاجیک دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : st69a بازدید : 112 تاريخ : چهارشنبه 26 مرداد 1401 ساعت: 13:00